اول- کل داستان اینه که حتی اسکیزوئیدها هم گاهی دلشون با یک "سلام"، با یک دیالوگ کوتاه، میتونه اول صبح گرم بشه و گرم بمونه، حتی اگر صبح شنبه باشه و وسط یه کار گل (به کسر گاف) گیر افتاده باشی و یک عده هندی مفت خور وجوه مختلف ویوت رو تشکیل بدهند و دوستی پرچانه ات سیر تا پیاز آخر هفته اش رو ، دو سیزن از سریالی به اسم ستایش و غرغرهایی در مورد ایمیل دریافتی اش رو تو لیست خطابه های امروزش داشته باشه، و پرپر رفته باشه و ریموتلی پیغوم پسغوم های مانیکش بدستت برسه، و همه دنیات آشفته آشفته آشفته باشه... کسانی که با دو کلمه جرف توان خلق چنین آنتی دپرشن، آنتی انگزایتی و ... رو در آدمها دارند، موجودات نازنینی هستند.
دوم- مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم... بیب و بییب و بیییییب چه گویم، چون نخواهد شد.
سوم- قانع به خیالی ز تو بودیم چو حافظ، یارب چه گدا همت و بیگانه نهادیم.