لاک پشت خیال باف (جوجه اردک سابق)

باید خندید، بخشید و فراموش کرد.

لاک پشت خیال باف (جوجه اردک سابق)

باید خندید، بخشید و فراموش کرد.

تا کی؟

 

 


 

How many ears must one person have 

 before he can hear people cry  

And how many death will it take till he knows  

that too many people have died  

And how many years can some people exist 

before they are allowed to be free  

And how many times can a man turn his head 

and pretend that he just doesnt see  

 The answer, my friend , is blowing in the wind  

 

*بخشی از آواز« Blowing in the wind » اجرا شده توسط Bob Dylan

صمیمیت

... میان بیگانگی و یگانگی هزار خانه است. آن کس که غریبه نیست، شاید که دوست نباشد. 

کسانی هستند که ما به ایشان سلام می گوییم و یا ایشان به ما. آنها با ما گرد یک میز می نشینند،چای می خورند، می گویند و می خندند. «شما» را به «تو» و «تو» را به هیچ بدل می کنند. آنها می خواهند که تلقین کنندگان صمیمیت باشند...  

بار دیگر شهری که دوست می داشتم  

 نادر ابراهیمی 

 

 

نفرین

 

نفرین بی ریاترین پیام آور درماندگی است...   

 

بار دیگر شهری که دوست می داشتم  

نادر ابراهیمی

گریه کن

 

 

 گریه که دیگه عار نیست...

 خواب که دیگه کار نیست... 

...

 

 

می روی نان بخری ... چون باز می گردی، دندانهایت را گم کرده ای !

می روی آب بیاوری... چون باز می گردی، ترا با امعائت دار زده اند!

می روی سیب بخری... چون با سیب باز می گردی، زنت را گم می کنی! 

و او را پاره پاره پشت سر می گذاری 

بر دروازه بیمارستانی که باران آتش آنرا ویران می کند!

از حفره ات بیرون می آیی و به ساحل می روی 

تا تنفس رایگان را به خاطر آوری... 

اما چون بازمی گردی، در ریه ات ترکش است !

عناصر در هم آمیخته و زندگی در مرگ سکنی گزیده است 

اگر تو نبودی ..  

اگر رویای من با تو گرم نمی بود 

اگر مرا یقین نبود که تو جوانی بی باک خواهی شد 

اگر انتظارتو نبود ...

به ساحل فرو می افتادم 

همچون بمبی یاوه که به هدف نخورده است!   

    «غاده السمان»  

ترجمه عبدالحسین فرزاد