چون که من از دست شدم
در ره من شیشه منه
ور بنهی پا بنهم
هرچه بیابم شکنم
پ.ن. به کودک درونم قول دادم اگر باهام همکاری کنه و اجازه بده این پایان نامه لعنتی رو زودتر تموم کنم ، روز بزرگداشت مولانا می برمش قونیه ، مراسم سماع رو از نزدیک ببینه... چند روزیه کمی آروم گرفته...بچه ام عاشق ملای رومه ...
سلام. این پ.ن. کیه هر جا میریم ازش اثر می بینیم!!! چه خبره!؟
http://301040.blogsky.com
سالهاس دلم میخاد برم قونیه و نشده که نشده!
حکمتش چیه؟ نمیدونم.
باید بطلبه ملای روم... ایشالا بزودی ...